من و گذشته من | ||
سلام واقعا پیدا کردن موضوع برای وبلاگ و انتخاب ان بسیار سخت است امروز در محل کارم در مورد صله رحم صحبت میکردیم صحبتهای بسیار خوبی شد گفتم چه خوب است اینجا هم مطرح بشود
صله رحم در ایران قدمت زیادی دارد در ان زمان موبایل و تلفن و .... نبوده ولی مردم بخصوص در شبهای زمستان زیاد بهم سر میزدند و احوال هم را میپرسیدند که هنوز هم شب یلدا و ایام عید نوروز این مراسم برگزار میشود در ایام قدیم خانواها دور هم جمع میشدند و هرچی داشتند روی یک سینی که الان در خانه ما یکی از انها هست میگذارشتند و با خواندن داستانها و .............
ولی در این زمان احوال پرسیدن شده با موبایل و وقتی هم دور هم هستیم در مورد اقتصادو وووووووووووو حالا سئوال من اینست که چرا اینطور شده واقعا موبایل تلفن میتوانند جای دیدارهای روبرو را بگیرند ؟ تا یادم نرفته یکی از دوستان بنام آقای رادمدیریت وبلاگ فروغ لایزال بعد از مدتها دوباره کارشونو شروع کردند که همینجا ورود دوباره ایشان راهم تبریک میگم
چند حدیث در مورد صله رحم برای دیدن احادیث بیشتر به سایت زیر مراجعه شود http://www.aviny.com/hadis-mozooee/ejtemai/sele-rahem.aspx حدیث (1) رسول اکرم صلى الله علیه و آله : اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها وَاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَینِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَتَزیدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِعَ السُّوءِ؛ نهج الفصاحه، ح 1869 تو این دنیای مجاز یهم زمانی صله رحم انجام میشد که الان خیلی کم شده و بنظر من بیشتربخاطر انه که تعداد دوستان زیاد هستند و وقت کم حالا منکه نصیحت میکنم خودم تا تونستم خودم انجام دادم که همینجا اگر قصوری از من سر زده از دوستان پوز ش میخواهم بیایم سنتهای خوب قدیم را دوباره زنده کنیم موفق و پیروز باشید
[ دوشنبه 89/10/27 ] [ 12:10 صبح ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
سلام چند روز پیش با یکی از دوستان عزیز درمورد زندگی صحبت میکردیم که این سئوال را از من کردند که همینجاز از اگوست عزیز تشکر میکنم که با راهنماییهای خوبشون بمن دگرمی میدهند
همه ما دوست داریم زندگی کنیم اینهارا از من خواستن که منرا حسابی بفکر فرو برد و واقعا نتونستم جوابی که خودمو قانع کنم بدهد شما به این سئوالات چی جواب میدهید 1- زندگی کردن را تعریف کنید؟ 2- تصویر یک زندگی ایده ال از نظر شما چه میباشد؟ من از کسانی که حسابی اهل کار هستند پرسیدم اونها زندگی را فقط کار میدانند و زندگی یدال از نظر اونها زندگی هست که به کارهای بزرگ دست پیدا کنی اهل علم تحصیل علوم بالاتر و............... ایا همه زندگی مخوصصا این زندگی که نهایتش مرگ هست یعنی همین کار مقامهای بالاتر ایا خداوند مارا افریده که رو یزمنی همین کارهارا انجام بدهیم هدف از خلقت انسان چیست وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم میبینم صبح بیدار میشوم میروم سر کار ظهر نهار خواب تلویزیون و کامپیوتر و بعد خواب گاهی هم بیرون ایا این تلف کردن زندگی نیست من فکر میکردم فقط خودم اینطوری هستم ولی دیدم نه افرادی که زندگی ایده الی دارند بسیار کمند همین وبلاگ نویسی و گردشهای اینترنتی که من و شما انجام میدهیم ایا میتوان بهش زندگی گفت میدونید یک اشتباه میتونه زندگی ادمو نابودکنه بطور مثال دوستی که در اینترنت دوستانی از جنس مخالف داشت بهش گفتم میدونی فردا که خواستی ازدواج کنی جواب همسرتو چی میخواهی بدی گفت راستشو میگم بنظر شما همسر اون قبول میکنه ایا بهش میتونه اعتماد کنه
بیایید درست زندگی کنیم زمان درگذر است و هیچ ایستگاهی زیاد نمیایستد موفق باشید بخصوص عزیزانی که امتحاناتشون شروع شده التماس دعا
[ یکشنبه 89/10/12 ] [ 12:13 صبح ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
باسلام شنبه شب میلاد حضرت مسیح(ع) میباشد این روز را بشما و مسیحیان عزیز تبریک میگویم
چند روزیست حسابی دلم گرفته باز افکارم بهم ریخته وقتی به برگهایی از زندگیم نگاه میکنم میبینم هروقت نور امید به قلبم تابیده انگار ساعقهای امده واز بین بردتش
احساس میکنم مثل کسی که در رودخانهای افتاده در رودخانه زندگی سرگردانم گاه گاهی شاخهای درخت منو نگه میداره ولی زود از دستش میدم واقعا میترسم و نمیدانم اخر این رودخانه دره است یا راه نجات باز آی ساقیا که هوا خواه خدمتم مشتاق بندگی و دعا گو ی دولتم زآنجا که فیض جام سعادت فروغ تست بیرون شدی نمی زظلمات حریتم هرچند غرق بحر گناهم زضد جهت تا آشنای عشق زاهل رحمتم عیبم مکن به رندیو بدنامی ای حکیم کاین بود سرنوشت زیدوان قسمتم میخور که عاشقی نه به کسب است و اختیار این موهبت رسید زمیراث فطرتم من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش در عشق دین تو هوا خواه غربتم در یا و کوه در ره و من خسته و ضعیف ای خضر پی خجسته ممد کن به همتم دورم بصورت از در دولت سرای تو لیکن بجان ودل زمقیمان حضرتم حافظ به پیش چشم تو خواهد سپر و جان در این خیالم اربدهد عمر مهلتم
پ.ن:در مورد ادامه کتاب منتهی الامال فرصتی پیش بیاد بچشم پ.ن:دوستانی که موافق تبادل لینک هستند اعلام کنند پ.ن:منتظر نظرات خوب و روحیه دهنده شما هستم التماس دعا
[ چهارشنبه 89/10/1 ] [ 11:15 عصر ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را بشما دوستان تسلیت می گویم
سلام واقعا نمیدانم چی باید بگم حرفهای گفتنی را همه گفتند من از ایام تاسوعا و عاشورای حسینی خاطرات بسیاری دارم که تقریبا سعی شده در همان سال مطلبشو بگذارم درمورد امسال هم تا امروز فقط صبح در محل کار زیارت عاشورا برگذار شد که قسمت شد من شرکت کنم تا ببینم روزهای اینده چه خواهد شد فقط امسال در شهر خودمان ماندیدم درمورد ادامه کتاب منتهی الامال دیروز یک مروری کردم کتاب را مطالب زیاد دارد و منهم خلاصه نگاریم خوب نیست و خودش احتیاج به وبلاگی مختص به ان دارد انشالله اگر قسمت شد در وبلاگی به این کتاب خواهم پرداخت (آینده) در اینجا مختصری به مطاب این کتاب(در ادامه مطالب) [ چهارشنبه 89/9/24 ] [ 3:39 عصر ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
سلام با آمدن محرم همه دلها عاشورایی میشه شهر و مردم حسابی تغییر میکنند براحتی میشه فهمید که چقدر مردم چقدر هرمت این ماه را نگاه میدارند .خداییش به مردم کشورم بسیار بیشتر افتخار کردم این چند روز فرصتی پیش اومد وبلاگ دوستان سر زدم احساس کردم حرف ناگفته ای نیست تا من بزنم خوب همه ما میدونیم محرم رسید حالا چندین سئوال داشتم 1- وظیفه ما در این ماه چیست یعنی فقط عزاداری و شرکت در مراسم لباس سیاه ویا اینکه امام شناسی خودمونو بیشتر کنیم ؟ 2- نام امام حسین را که میشنوید اولین چیزی که تو ذهنتون نقش میبنده چی است؟ 3- هدف از حرکت اقامون چه چیزی بوده ؟ من کتابی در دست دارم بنام منتهی الامال از حاج شیخ عباس قمی خیلی دوست داشتم کل زندگینامه اقامون امام حسین را اینجا بگذارم ولی مطالب زیاد است فقط سعی خواهد شد در این ماه خلاصاای از این کتاب گذاشته شود امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیرد ولادت با سعادت حضرت سید الشهدا(ع) ولادت آن حضرت در مدینه در سیم ماه شعبان بوده در بیان فضائل و مناقب و مکارم اخلاق ان حضرت جابر روایت کرده که رسول خدا (ص)فرمودند خداوند تبارک و تعال یفرزندان هر پیغمبری را از صلب ا. اورد و فرزندان مرا از صلب من و از صلب علی بن ابیطالب (ع) آفرید ,برزستی که فرزندان هر مادری را نسبت بسو ی پدر دهنده مگر اولاد فاطمه که من پدر ایشانم. شیخ طوسی به سند صحیح روایت مرده است که حضرت حسین(ع) دیر به سخن امد روزی حضرت رسوال (ص)ان حضرت را به مسحد برد در پهلو ی خویش بازداشت و تکبیر نماز گفت امام حسین (ع) خواست موافقت نماید درست نگفت حضرت از برای او بار دیگر تکبیر گفت و او نتوانست باز حضرت مکرر کرد تا آنکه در مرتبه هفتم درست گفت به این سبب هفت تکبیر در افتتاح نماز سنت شد. در کتاب عامه روایت شده است از رسول اکرم (ص) دست حسنین را گرفت و فرمود در حالیکه اصحاب جمع بودند: ای قوم آن کس که مرا دوست دارد و ایشان را و پدر و مادر ایشان را دوست دارد و در قیامت با من در بهشت خواهد بود ادامه دارد التماس دعا
[ پنج شنبه 89/9/18 ] [ 9:57 عصر ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
[ یکشنبه 89/9/14 ] [ 11:39 عصر ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
سلام خوب هستید آذر ماه فرارسید این ماه یاد اور شروع وبلاگ نویسی من است برای همین در وبلاگ جشنی برگزار شده که خوشحال میشوم تشریف بیاوریدhttp://mangozashteman.persianblog.ir/ [ دوشنبه 89/9/8 ] [ 12:30 صبح ] [ بهداد ]
[ نظرات () ]
|